8 صحنهی Game Overای که به خاطر حماقتمان آنها را دریافت کردیم
"ترجمه شده از Outside Xbox با مقادیر بسیاری دخل و تصرف"
Game Over شدن در بازیها، مثلا در میان یک باس فایت خیلی سخت و یا حل نکردن یک معما در زمان مشخص، تقریبا چیزی برای شرمنده شدن ندارد. ولی در موارد زیر، دریافت کردن یک Game Over واقعا شرمسار کننده است؛ چون به دلایل احمقانهای مثل بی عرضگی، مسخره بازی در آوردن یا عصبانی کردن یک خون آشام قدرتمند، اتفاق میافتند. توجه داشته باشید که این متن، تماما دارای اسپویلر است. پس اگر هرکدام از بازیهای زیر را تجربه نکردهاید، بهتر است مواظب باشید:
Tomb Raider: Angel of Darkness – The Matrix: Path of Neo – The Stanley Parable – System Shock – Rise of the Triad: Dark War – The Witcher 3: Blood and Wine – Dishonored – Metal Gear Solid V: The Phantom Pain
1- دستگیر شدن لارا توسط پلیس (Tomb Raider: Angel of Darkness)
اگر لارا کرافت جزو یک خانواده اعیانی نبود و یک عمارت بزرگ در اختیار نداشت، به نظر نمیرسید که بتواند از جرمهایی مثل کشتار انسانها، نابودی مکانهای تاریخی و منقرض کردن آخرین دایناسورهای باقی مانده، فرار کند. با این حال به نظر میرسد که یک نفر در تیم سازندگان بازی، حسابی از این مصونیت لارا به ستوه آمده بوده است؛ چون در نسخهی Angel of Darkness، درست همان نسخهای که سازندگان سری تصمیم گرفته بودند تا ماجراهای لارا را تاریک و Edgy نشان بدهند، این امکان وجود دارد که لارا به خاطر یکی از چندین جرمی که مرتکب میشود، دستگیر شود. در قسمتی از بازی، مجبور میشوید که دفترچهی مربی لارا را از یک خانم مسن بگیرید و برای این کار، دو راه دارید: یا با او درست صحبت کنید و دفترچه را بگیرید، و یا این که هر چه از دهانتان در میآید را به او بگویید تا او عصبانی شده و اتاق را ترک کند تا بتوانید دفترچه را کش بروید. البته در صورت انتخاب راه دوم باید سریع باشید، وگرنه توسط ژاندارم منطقه دستگیر میشوید.
بعد از این که آن خانم مسن اتاق را ترک میکند، به پلیس زنگ میزند تا شما را به عنوان دزد، به آنها معرفی کند. اینجاست که شما فقط حدود یک دقیقه برای گشتن آپارتمان و یافتن آن دفترچه، فرصت دارید و در طول این مدت، دو اخطار هم دریافت میکنید. اول ماشینهای پلیس در محیط بیرون از خانه پدیدار میشوند و بعد هم تجمع ماموران را پشت در ورودی خانه مشاهده خواهید کرد. حالا اگر باز هم مسخره بازی در آورید و به دنبال نخود سیاه بگردید، ناگهان آنچه که نباید رخ دهد، رخ میدهد.
2- انتخاب قرص آبی (The Matrix: Path of Neo)
اولین بازی سری The Matrix با نام Enter The Matrix، در بین فیلمهای دوم و سوم رخ میداد و بازیکن را در نقش دو تن از شخصیتهای جانبی فیلم با نام Ghost و نائومی قرار میداد. ولی بازی بعدی با نام Path of Neo، درست همانطور که نامش داد میزند، شما را در نقش نئو قرار میداد و ماجراهای او را دنبال میکرد که شامل همان سکانس معروف قرصها نیز میشد. در این قسمت دو انتخاب دارید: یا قرص آبی را انتخاب میکنید تا به شبیه سازی بازگردید و یا قرص قرمز را انتخاب میکنید تا نئو مثل یک درایو USB ناخواسته، از سیستم جدا شود و به گروه مقاومت انسانها بپیوندد. هرچند معلوم نیست چرا انتخاب سومی مثل رد کردن کامل درخواست مورفیوس وجود ندارد… ناسلامتی میگویند که نباید از غریبهها چیزی گرفت!
مسلما شما باید به انتخاب قرص قرمز و ادامه دادن ماجراهای نئو بپردازید تا بعدا به تنها امید بشریت تبدیل شوید. ولی اگر مثل ما احمق باشید، قرص آبی را انتخاب میکنید تا مورفیوس آن قیافه و حالت "من عصبانی نیستم، فقط ناامید شدم" را به خودش بگیرد. بعد از آن هم به جای انجام فعالیتهای روزمرهی نئو و کار کردن، یک Game Over خفن دریافت میکنید و به صفحه اصلی بازی هدایت میشوید. البته در دفاع از خودمان میتوانیم این طور بگوییم که وقتی مورفیوس به ما گفت که با انتخاب قرص قرمز وارد سرزمین عجایب میشویم، هیچ اشارهای به یک سرزمین جهنمی، روباتهای مرگبار هشت پا مانند و مردمی که از ظاهرشان اینطور به نظر میرسد که هفتههاست غذا نخوردهاند، نکرده بود.
3- تقلب کردن (The Stanley Parable)
بعضی وقتها ما به این نیاز پیدا میکنیم که شخصی، یا "چیزی"، در انجام بازیهایمان به ما کمکی بکند. ولی قبل از انجام دادن این کار، باید حسابی به این فکر کنید که آیا واقعا میخواهید از کدهای تقلب استفاده کنید یا نه. مخصوصا اگر بازی مورد نظرتان، عنوانی مثل The Stanley Parable باشد که دیوار چهارم را بارها میشکند؛ چون اگر بخواهید کدهای تقلب را با همان فرمان معروف موتور Source Engine یعنی "sv_cheats 1" فعال کنید، در عوض وارد "اتاق جدی" میشوید.
این اسم اصلا یک شوخی نیست؛ این اتاق، واقعا جدی است. دیوارها به رنگ خاکستری هستند، فقط یک مهتابی کم نور از سقف آویزان است و میزی هم که داخل آن وجود دارد، جدیترین میزی است که راوی میتوانسته پیدا کند. علاوه بر اینها، شما مجبور به گوش دادن به یک سخنرانی طولانی در مورد این که چرا تقلب کردن بد است و این که کار شما میتوانسته باعث خراب شدن بازی بشود، میشوید. در نهایت هم راوی شما را برای همیشه به زندانی شدن در "اتاق جدی" محکوم میکند. بنابراین راهی جز بارگذاری مجدد بازی برایتان نمیماند. اگر هم بخواهید دوباره این کار را تکرار کنید، مجبور میشوید به یک سخنرانی طولانیتر گوش دهید.
4- نابود کردن زمین با یک لیزر حفاری (System Shock)
در تقریبا تمام بازیها، شما موظف هستید تا خلاف کاری که شخصیت شرور داستان میخواهد انجام دهد را به سرانجام برسانید و این چیزی است که منطقی به نظر میرسد؛ مگرنه؟ ولی در System Shock اصلی، شما دقیقا به دنبال انجام همان کاری هستید که SHODAN یا همان ابر کامپیوتر شرور بازی میخواهد انجام دهد: فعال کردن یک لیزر حفاری که به ایستگاه فضایی Citadel متصل شده است. تنها تفاوت هم این جاست که SHODAN میخواهد آن را به سمت زمین شلیک کند تا نسل بشریت از بین برود، ولی شما میخواهید تا قبل از آن، سپرهای تدافعی ایستگاه را فعال کنید تا لیزر دچار مشکل شده و منفجر شود. پس در هر حال، آن لیزر شلیک میشود.
حالا اگر توسط دکمههای بزرگ و قرمز رنگ وسوسه شوید و یا بخواهید کمی مسخره بازی درآورید، دکمه مربوط به شلیک لیزر را قبل از فعال کردن سپرها فشار میدهید و کل زمین را به نابودی میکشانید. بعد از آن هم قبل از این که صفحه Game Over را دریافت کنید و به صفحهی اصلی پرتاب شوید، SHODAN یک پیام برایتان میفرستد و از شما برای منقرض کردن نسل بشریت، تشکر میکند. درست است که او در انتهای پیامش به یک جشن اشاره میکند، ولی فکر کنم همهی ما میدانیم که وعدههای مربوط به جشن و کیک، دروغ است…
5- نابود نکردن تمام لارواهای باس نهایی (Rise of the Triad: Dark War)
Rise of the Triad بازیای است که چندان خودش را جدی نمیگیرد. هرچه باشد، نام یکی از شخصیتها I.P. Freely است (اشاره به مجموعهی سیمپسونها) و همچنین اگر آن را در روزهای تعطیلات میلادی بازی کنید، کل کارکترها کلاههای کریسمس بر سرشان میگذارند. البته این مورد باعث میشود که کمی هم دلتان به حال دشمنان بسوزد؛ چون هرچه باشد، در حال کار کردن در روزهای تعطیل سال هستند. حالا با رسیدن به باس نهایی بازی یا همان El Oscuro، رهبر یک فرقه که میخواهند آخرالزمان را به وجود بیاورند، است که قضیه کلا عوض میشود؛ چون با شخصی مواجه میشوید که میتواند اشعههای جادویی به سمتتان پرتاب کند و یا تبدیل به یک مار غول پیکر شود. او همچنین یک روش بسیار چندش آور برای تکثیر خودش در صورت مرگ دارد و این کار را با یک سری تخم انجام میدهد که تصویرش روی آنها نقش بسته است و بازی از شما میخواهد که آنها را نابود کنید؛ البته اگر بین نبرد با باس اصلی وقت بکنید که این کار را انجام دهید!
بعد از نابود کردن El Oscuro، میتوانید خیلی راحت به جشن گرفتن پیروزیتان بپردازید. البته تا زمانی که بازی مشخص میکند که این در واقع به منزلهی Game Over شدن شماست؛ چون شما یادتان رفته بوده که تمام تخمهای لاروای El Oscuro را نابود کنید. برای همین، 30 سال بعد، یکی از اولاد او به قدرت رسیده و کل جهان را نابود میکند. بعد از آن هم و برای اضافه کردن توهین به جراحت، صدایی به صورت واضح، شما را با عبارت "You S#ck" مورد لطف قرار میدهد.
6- سوال پرسیدن بیش از اندازه (The Witcher 3: Blood and Wine)
تقریبا هر کسی میتواند این موضوع را تایید کند که سوال پرسیدن بیش از اندازه، میتواند موجبات عصبانی شدن یک نفر را فراهم کند. این یک عادت خیلی آزار دهنده است و به همین خاطر است که باید آن را هنگام صحبت کردن با یک خون آشام به شدت قدرتمند و باستانی، انجام ندهید؛ چون او خیلی راحت میتواند تا شما را در یک چشم به هم زدن، بکشد. دقت داشته باشید که ما در مورد خون آشامهای معمولی ویچر 3 حرف نمیزنیم که فوقش یک متلک یا یک حرف بد نثارتان میکنند، بلکه ما داریم در مورد آن خون آشام ارشدی که در بستهی گسترش دهندهی Blood and Wine قرار دارد، صحبت میکنیم که با این که هزاران سال سن دارد، ولی هنوز هم دوست ندارد که کسی وقتش را تلف کند.
این یک نفر اصلا خوشش نمیآید که به حرفش گوش نکنید. پس شما ابتدا یک اخطار میگیرید و اگر باز هم بخواهید سوال بپرسید، به شرمسار کنندهترین شکل ممکن، آن هم برای یک شکارچی قدرتمند، و با یک ضربه کشته میشوید.
7- نگاه کردن از سوراخ کلید (Dishonored)
پروتاگونیست بازی Dishonored یعنی Corvo Attano، یک مرد شرافتمند است؛ البته اگر یک سری از کارهایش مثل دزدی از خانهی مردم را فاکتور بگیریم. بعد از چند ساعت پیشرفت در بازی و در Hounds Pits Pub، تعمیرکار مورد اعتماد گروه وفاداران تاج و تخت یعنی Piero را در حال نگاه کردن از سوراخ کلید حمام و دید زدن یک شخص دیگر میبینید. اینجاست که شما در نقش Corvo، او را ارشاد میکنید و به دنبال کارش میفرستید.
بعد از آن، اگر بخواهید کمی چیز بازی در آورده و در را باز کنید و داخل بروید، از آن جایی که هم این کار خیلی خلاف عرف است و هم برادران زحمتکش سانسورچی صدا و سیما حضور ندارند تا مورد مذکور را به لوستر و چراغ تبدیل کنند، درجا و به خاطر "اعمال به شدت غیر قابل پذیرش"، Game Over میشوید. تا شما باشید که دیگر از این کارهای منکراتی نکنید.
8- سه روز وقت تلف کردن برای نجات دادن کاز (Metal Gear Solid V: The Phantom Pain)
اولین ماموریت در بازی Metal Gear Solid V: The Phantom Pain که در آن هیچ اثری از زل زدن به قسمت ماتحت نفر جلوییتان وجود ندارد، ماموریتی با نام Phantom Limbs است. در این ماموریت، شما وظیفه دارید که کازوهیرا میلر "Kazuhira Miller" را از یک پایگاه نظامی در افغانستان نجات دهید. در ابتدای این ماموریت Ocelot به شما یک اسب، عینکهای آفتابی Kaz و یک سخنرانی بلند در مورد اهمیت خودتان، کاز و این که دوربین شکاریتان چقدر مهم است، به شما ارائه میکند. همین سخنرانی به شما میفهماند که در این ماموریت، زمان اهمیت بسیاری دارد. Kaz در خطر است و اسنیک باید هر چه سریعتر او را به مقر Diamond Dogs انتقال دهد.
ولی خب، این یک بازی است. پس اگر در یکی از ماموریتها به ما گفته میشود که وقت کمی برای انجام اهدافمان داریم، در واقع وقت بسیار است و میتوانیم به دزدیدن الماسها، کشیدن سیگار فانتومی و وصل کردن بالن به موجودات و فرستادنشان به استراتوسفر بپردازیم. در نهایت هم وقتی تفریحتان تمام شد، میتوانید بالاخره سراغ نجات Kaz بروید و دعا کنید که سه روز نگذشته باشد؛ وگرنه قضیه کاملا برعکس چیزی که فکر میکنید پیش میرود و او میمیرد. بله، آسلات اصلا در مورد محدودیت زمانی دروغ نگفته بود و در آن زمانی که شما مشغول مسخره بازی بودید، Kaz به خاطر دلایل واضحی مثل قطع شدن دستش، کشته میشود.
خب، این هم از یک سری از صحنههای Game Overای که دریافتشان حسابی شرمنده کننده بوده است. آیا شما به مواردی مشابه برخورد کردهاید؟ آیا شما هم یکی از این موارد را دریافت کرده بودید؟ پس آنها را در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید. در مورد مسخره شدن و مورد انتقاد قرار گرفتن هم نگران نباشید، چون چنین اتفاقی نمیافتد… شاید…
مترجم: پرهام آقاخانی
CopyRight Original Article منبع اصلی و رعایت قانون کپی رایت