سریالهای تلویزیونی که شایسته داشتن یک بازی درخور هستند (قسمت اول)
"به قلم رضا رحیمی"
تا به حال برایتان پیش آمده که در حین تماشای یک سریال تلویزیونی با خود فکر کنید چه می شد اگر یک بازی با حال و هوای این سریال توسعه پیدا می کرد؟ این سوالی است که بارها و بارها ذهن من را به خود مشغول کرده است. ایده گرفتن از پیچشها، اتفاقات، شخصیتها و حتی مکانهای یک سری تلویزیونی و تبدیل آن به یک اثر تعاملی چیزی است که مدنظر من بوده و علاقهمندم تا دربارهاش با شما صحبت کنم. بر کسی پوشیده نیست که صنعت بازیهای ویدئویی، یک صنعت بسیار موفق، پول ساز و پرطرفدار محسوب می شود؛ بارها در این صنعت شاهد اتصال جهانهای مختلف از سریال گرفته تا فیلم و کامیک و حتی مانگا و انیمه بودهایم اما خب بسیاری از آنها علی رغم پتانسیل زیادی که روی کاغذ از خود نشان میدهند نتوانسته اند آنطور که باید و شاید از حیثیت خود در این صنعت دفاع کنند. همانطور که میدانید بازیهای زیادی تا به حال برای تحقق بخشیدن به این هدف ساخته و عرضه شده اند؛ مجموعه بازیهای اپیزودیک The Walking Dead و یا Game of Thrones ساخته شده توسط استودیو پرکار Telltale Games از جمله این عناوین هستند که توانسته اند تا حدودی مخاطبین این سریالها را راضی نگه دارند اما آیا این بازیها واقعا همان چیزی هستند که ما از نامهای بزرگی همچون TWD یا GoT انتظار داریم؟ شخصا از بازی کردن دو مجموعه نامبرده لذت برده ام و حتی شده شجاعت نویسندگانشان را برای ورود به این وادی خطرناک (!) تحسین کنم؛ اما این دلیل نمیشود که استودیوهای شجاع و خلاق دیگری برای ساخت عناوینی متفاوت با آنچه تا به حال دیده ایم، وارد میدان نشوند.
در ادامه میخواهم درباره برخی از سریالهایی که شایسته داشتن یک بازی درخور هستند صحبت کنم و از آنجا که نوشتن چنین مقالهای به سلیقه نویسنده بازمیگردد، پیشاپیش از کسانی که ممکن است از انتخابهای من راضی نباشند عذرخواهی میکنم. برای برخی سریالها سعی کردم که بازیهای مشابه را ذکر کنم که اگر هیچگاه ایده ساخته شدن بازی با اقتباس مستقیم از آنها محقق نشد حداقل بتوانید نزدیکترین عنوان را به آنها تجربه کنید.
Peaky Blinders
سریال PB درباره یکی از خانوادههای مافیایی یعنی خانواده شلبی است و داستان کشمکش آنها برای به دست گرفتن کنترل بخشهای مختلف بیرمنگام و لندن را به تصویر میکشد. تنها تصور این که روزی شاهد تبدیل شدن PB به یک بازی رایانهای باشم من را هیجان زده میکند. یک بازی جهان باز به خوبی میتواند حق مطلب را درباره پیکی بلایندرز ادا کند. مثلا جهانی شامل دو شهر لندن و بیرمنگام را شاهد باشیم که فعالیتهای جانبی زیادی مثل قمار و یا مسابقات اسب سواری برای کسب پول بیشتر را در خود جای داده باشد. با پیشروی در داستان و انجام ماموریتهای جانبی بتوانیم محلههای بیشتری را تحت سلطه خود در آوریم و قدرت و احترام خانواده شلبی را بین رقبا افزایش دهیم. لزومی هم ندارد که بازی ما را در نقش یکی از اعضای اصلی خانواده قرار دهد؛ میتوان بازی را به عنوان یک پادوی ساده آغاز کرد که برای این خانواده کار میکند و با وفاداری و کسب اعتماد به مراتب بالاتری دست یابیم. گرچه بعید میدانم شاهد چنین عنوانی باشیم ولی سریال زیبای پیکی بلایندرز به حق ارزش یک بازی رایانهای خوب را دارد. یک بازی رایانهای اکشن جهان باز داستان محور.
بازیهای مشابه: فکر میکنم از حیث فعالیت در یک خانواده مافیایی بازیهای The Godfather و سری مافیا از لحاظ درون مایه شباهت زیادی به سریال پیکی بلایندرز داشته باشند. بازی Saint Row 2 هم از این لحاظ به پیکی بلایندرز بی شباهت نیست. عنوانی مثل Mafia Wars هم که درباره ادارهی مدیریت کردن یک خانواده مافیایی است می تواند برای طرفداران این سریال جذاب باشد.
Supernatural
سریال سوپرنچرال داستان برادران وینچستر را بیان می کند که به شغل شریف شکار هیولا، کشتن خونآشام، خفه کردن پیرزن (!) و … اشتغال دارند! کاری به این موضوع ندارم که سوپرنچرال واقعا باید تمام شود و بیش از این ادامه پیدا نکند! ساخته شدن یک بازی رایانه ای در دنیای سوپرنچرال چیزی است که سالها در حسرت دیدنش هستم. سوپرنچرال هرآنچه یک بازی نیاز دارد را در خود جای داده؛ کافی است به نحوه شکار هیولاها توسط این دو برادر دقت کنید. در مرحله اول آنها درباره هویت این موجود تحقیق میکنند، پس از این که مشخص شد این موجود از چه نژاد و گونهای است وقت آن می رسد که دنبال نقاط ضعفش بگردند، در مرحله آخر با کار گذاشتن یک تله هیولای بخت برگشته (!) را جذب میکنند و سپس به جانش افتاده و دنیا را نجات میدهند! با اینکه سریال بیش از حد آبکی شده یا به اصطلاح به آن آب بسته اند اما تنها چیزی که من را مشتاق به دیدنش می کند شوخیها و بازی بازیگران این دو برادر روانی است. اگر روزی شاهد ساخته شدن یک بازی اقتباسی از سوپرنچرال باشیم شخصا معتقدم بهتر است سازندگان از عناصر کمدی سریال به شدت بهره برده و اگر ممکن است جنسن اکلس و جرد پدلکی را برای نقشهای اصلی بازی به کار گیرند. گنجاندن عنصر ارتقاء و کسب تجربه در گیم پلی چنین اثری میتواند لایهی جدیدی به سطح گیم پلی اضافه کند؛ عنصر ترس و بقا هم اگر چاشنی یک گیم پلی اکشن ماجراجویی شود می تواند همه ما را به موفقیت یک چنین عنوانی امیدوار کند.
بازیهای مشابه: خب فکر می کنم همگی موافق باشیم که بخش قراردادهای (Witcher Contracts) بازی The Witcher III Wild Hunt شباهت انکارناپذیری به تم اصلی سوپرنچرال دارد. شناسایی موجودی که با آن روبرو هستیم، مطالعه در مورد نکات قوت و ضعفش، تولید انواع روغن و معجون مورد نیاز، یافتن راهی برای کشاندن سوژه به تله و سپس مبارزه و کشتن آن دقیقا همان چیزی است که گرالت انجام میدهد، برادران وینچستر نیز همینطور!
House of Cards
سریال HoC درباره سیاست، وفاداری و خیانت، حرص و طمع، انتقام و شکستن دیوار چهارم است! بهتر است وارد وادی اتهامات کوین اسپیسی و جهت گیری فصل آخر سریال نشویم؛ فقط این را بگویم که دنیای تاریک و درگیرکننده HoC پتانسیل این را دارد که به شکل یک بازی تعاملی درآید. به نظر من بهترین عنوانی که میتوان با الهام و اقباس از HoC ساخت یک سری اپیزودیک توسط استدیو تل تیل است. با توجه به این که پرونده HoC با فصل ششم به پایان خواهد رسید میتوان ادامهای بر این سری ساخت که ما را در نقش یک روزنامهنگار، سناتور یا حتی یک سیاستمدار زیرک و لابیگر قرار دهد. از آنجایی که HoC درباره تصمیم گیریهای زیرکانه و حساس است، یک بازی دیالوگمحور با تمرکز بر روی داستان میتواند به خوبی از پس راضی کردن طرفداران سریال بر بیاید، دلیل دیگری برای آن که چنین بازی را در دستان استودیو تل تیل قرار دهیم!
بازیهای مشابه: به ذهن من که چیزی نمی رسد! این قسمت بر عهده خود شما!
Rome
شاید شما حتی نام این سریال را هم نشنیده باشید چه برسد به این که تماشایش کرده باشید! اما سریال TLK عنوانی جذاب و سرگرمکننده است که تماشایش خالی از لطف نیست. Rome شباهت زیادی به سریالهایی مثل GoT یاThe Last Kingdom دارد. سریالی با بستر تاریخی همراه با مضامینی مانند دعوا بر سر کسب قدرت، بازیهای سیاسی، دسیسه چینی و قتل و ترور. به نظرم سریال Rome می تواند در دنیای بازیهای رایانهای جایی برای خودش باز کند و پتانسیل زیادی از خودش نشان دهد. چنین عنوانی دست سازندگان را باز میگذارد تا آن را به هر سمت و سویی که میخواهند ببرند. می توان از دل آن یک عنوان اکشن ماجراجویی بیرون کشید یا حتی یک عنوان نقش آفرینی. بستر تاریخی که این سریال فراهم می کند حتی پتانسیل تبدیل شدن به یک بازی به سبک استراتژیک را هم دارد. البته مسلما همه اینها به این برمیگردد که چه کسانی ساخت بازی از این دنیا را به عهده بگیرند و اگر بتوانند عناصر مثبت سریال را به یک بازی استراتژی یا اکشن ماجراجویی وارد کننده موفقیتشان تضمین شده خواهد بود.
بازیهای مشابه: عنوانی مثل Crusader Kings II شباهت زیادی را با Rome دارد؛ اگرچه زیربنای تاریخی دو عنوان کاملا متفاوت است اما این چیزی از شبیه بودنشان کم نمیکند. CK II پیش از این که درباره لشکرکشی و نبرد باشد، درباره سیاست است؛ دقیقا همان چیزی که در سریال Rome جریان دارد. برخلاف بازیهای استراتژیک دیگر مثل سری توتال وار که شما را به شکل خداگونهای مسئول ادارهی کلیه امور میکنند، در CK II، شما نقش یک شخصیت از یک خاندان بزرگ را برعهده دارید که باید با زیرکی و اتخاذ سیاستهای مناسب پیشرفت کرده و خود را به درجات بالاتر برسانید. دربین عناوین مختلف سری توتال وار هم سری Rome، همانطور که از اسمش بر می آید شباهت زیادی با این سریال دارد که البته بیشتر این تشابهات به خاطر بستر تاریخی یکسان آنهاست.
Twin Peaks
سریال TP، ساخته کارگردان نام آشنایی به نام David Lynch است که در سالهای 1990 تا 1991 در دو فصل از تلویزیون آمریکا پخش شد و توانست در دل مخاطبینش جا باز کند. اتفاقات عجیب و اسرارآمیزی که در یک شهرک دورافتاده و کوچک رخ می دادند، شخصیتهای عجیب و غریب و در عین حال بامزه و کارشده، داستان درگیرکننده با پیچشهای زیرکانه و کارگردانی هوشمندانه از جمله نکاتی هستند که توئین پیکس را دوست داشتنی میکنند. با توجه به این که اخیرا پس از گذشت چیزی نزدیک به 25 سال فصل سوم سریال تحت عنوان The Return یا بازگشت، پخش شد حس می کنم بیش از پیش نیاز است تا توئین پیکس را در قالب یک بازی رایانهای ببینیم. یک بازی که از پیچشهای داستانی سریال بهره ببرد و ما را در اتمسفر مسحورکننده این شهر جادویی و اسرار آمیز غرق کند. کسانی که سریال را تماشا کرده باشند احتمالا با من موافق اند که توئین پیکس به شدت پتانسیل این را دارد که در قالب یک عنوان به سبک اکشن ماجراجویی و کارآگاهی ظاهر شود. این شهرک اسرار آمیز، داستانهای ناگفته زیاد دارد که هر کدام می توانند به تنهایی بار یک بازی را به دوش بکشند. مثلا اگر می توانستیم به سبک بازی L.A. Noir برخی از معماهای این شهرک را حل کنیم و یا با مردم شهر همصحبت شده و به داستانهایی که برای گفتن دارند گوش جان بسپاریم، خیلی خوب میشد؛ اینطور فکر نمی کنید؟ یک بازی اقتباس شده از سریال توئین پیکس ایده جالبی است به شرطی که بازی بتواند پیچشها و بازیهای ذهنی سریال را در خودش جای دهد و با ترکیب آنها با عناصر ترس (درست مثل سریال) یک اثر درخور و شایسته تحویل مخاطب دهد. مطمئنم پروندههایی زیادی هستند که توجه مامور دیل کوپر و کلانتر هری را نیاز دارند!
بازیهای مشابه: به نظر من توئین پیکسی ترین بازی ای که تا به حال ساخته و عرضه شده عنوانDeadly Premonition، ساخته استودیوRising Star Games است که در سال 2010 منتشر شد و علی رغم ایرادات فنی بسیار زیادی که داشت، توانست با داستان درگیرکننده خود در دل نگارنده این مطلب جای باز کند. شباهت انکارناپذیری بین این عنوان و سریال توئین پیکس وجود دارد. یک شهرک به ظاهر آرام که اتفاقات مرموز و اسرار آمیزی درآن رخ میدهد، یک مامور اف بی آی عجیب و غریب، معمای قتل یک دختر، پرسه زدن یک قاتل سریالی در همین حوالی (!) و حتی یک دوست خیالی؛ آشنا به نظر نمی رسد؟
خب به پایان قسمت اول این مقاله رسیدیم؛ اگر سریالهای دیگری مدنظر شماست که شایسته داشتن یک بازی خوب و درخور توجه هستند یا اگر بازیهای دیگری مشابه سریالهای این لیست میشناسید حتما در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید.
CopyRight Original Article منبع اصلی و رعایت قانون کپی رایت